یه روزپرازدلتنگی های هرروزه.....
اومدم بنویسم وکمی خالی بشم وبرم.....برم پی کارم!!
می نویسم ازحال وهوای این روزا....روزای پر ازآشفتگی که 18ماهه رو کولم گرفته مو دارم باخودم میبرم..!!
میدونم روزی میرسه که مینویسم برای کودکی که تو بطن وجودم داره بزرگ میشه!
میاد اون روز هم میاد...چه فرقی میکنه کی بیاد؟؟
18 ماه یا 4سال بعد.....مهم اینه که تموم این ماه هارو که هرماهش 30 روز هست با اومدنت دلمو خوش کردم....
هرماه شورو اشتیاق ...هرماه فکرای قشنگ!!
مهم نیست ...یه روزایی میشکنم ..له میشم..به ته بودن میرسم و تو این دنیای فانی هیچ کس نیست که بفهمه !! حتی همونایی که میگن میفهمم!!
دلم خوشه! به اومدنت....به گریه های که شاید یه روزی جواب داد!!
دلم خوشه به انتظارم....به حال خراب 18 ماه انتظارم...به دل بی گناه همسری!
مهم نیست چقدرگذشت ازانتظارم....
مهم نیست یه جاهایی خواستم برم ...ازهمه ببرم....مهم نیست!
مهمه اینه که خدا خودش گفته من به عهدم وفا میکنم ! من تلاشمو کردم ..باقی دست خدااااا
40روز گذشت....ازختمی که برای زمینی شدن یه فرشته گرفتم..
40روز زیارت عاشوراااا....
مهم نیست که 40 روز هم گذشت تو زمینی نشدی!!
مهم اینه که من باعشق تموم روزامو گذروندم به امید اومدنت...
خدایـــــــــــــــــــــــــــــــا حال این روزام کمی سرده !!!
دو تا دستام خیلی وقته به سمتت باز شده وهنوز پایین نیومده !!!
خیلی وقته دردم شده بی درمون!!!
خدایـــــــــــــــــــا گاهی رمقی برای حتی یه گام برداشتن هم ندارم!
حس مادرشدن خفه ام کرده!
خدایــــــــــــــــــا بعده اینهمه امتحان گرفتن ازمن ...کی وقتش میرسه فرشته ام زمینی بشه؟؟
خدایــــــــــــــــــــا...
امروز روزه دیگریست..!
یه روز ازهمان روزهای بی تو..!
دربه دراین کوچه وآن کوچه...!
می دانم که انتهای یکی ازهمین کوچه ها..
منتظری....