اماده شدن برای سفربه مشهد
آقاجون اگه خدابخوادتاچندروزه دیگه میایم پیشت وقتی این عکسو میبینم دلم ضعف میره......یاده 2سال پیش می افتم که حرکت کردیم برای مشهد....شب بودکه رسیدیم مشهد....رفتیم سمت خیابونی که انتهاش بارگاه امام رضا.......یه خیابون تاریک.....بدون هیچ ماشینی .....هواسرده سرده....ساعت ازنیمه های شب گذشته.... همه ی چشم هامنتظره پیداکردن گنبد طلایی اقا.........یهوو همه چی متوقف میشه انگار...یهوتو چشم هایه برقی می افته وازهمون دور دورهاااا اشکهاسرازیرمیشه واقااذن دخول میده.. وقتی ازدور دورا حرم اقارو دیدم دلم لرزید......یادش بخیرچه حس زیبایی بود...چه لحظه ای نابی بود...... بی صبرانه منتظرم تاروز موعود برسه ............. ...
نویسنده :
مامان منتظر
13:55